مطرحشده در مطبوعات، راديو و تلويزيون آلمان و اينک برای اولینبار در شهر کلن
زمان: روز یکشنبه، ٩ دسامبر ٢٠١٢
شروع: ساعت ١٨، ورود به سالن: ساعت ١٧
مکان: در رستوران «کونزوليوم» (Consilium) در کنار ساختمان تاريخی شهرداری کلن Rathausplatz 1
ورودی: ١٢ یورو، تخفيف برای دانشجویان و اعضای دیوان: ٩ یورو
فروش بلیط تنها در شب برنامه در گيشهی رستوران! رزرو بلیط نيز توسط ایمیل (info@diwan-verein.de) امکانپذير میباشد.
برنامهی معرفی و خوانش کتاب به زبان آلمانی میباشد و گردانندهی اين برنامه ايزابل شايانی است
کتابی که تيلو زاراسين بايد آنرا بخواند
هنگامی که مسعود، مجتبی و میلاد در سال ١٩٩٦، همراه مادر معترض خود از ایران به آلمان فرار کردند، بر اين باور بودند که «با پناهنده شدنشان میتوانند اجازهی اقامت در آلمان را بگيرند و مورد حمايت واقع شوند». اما چنين نشد: سالهای انتظار و بلاتکليفی، دريافت جواب رد و حتی اقدام به خودکشی در پيش بود. ادارات آلمانی برای آنها مظهر «نهادهایی کاملاً بیمسئولیت بودند».
اينکه اين سه برادر چگونه موفق شدند تا با وجود موانع بسيار، در جامعه پذيرفته شوند و چگونه با وجود ناملايات و آزار و اذیت بوروکراتيک ادارات و مقاومت سخت خود در برابر اخراج از آلمان، سعادت راه يافتن به دبیرستان (گيمنازيوم) و گرفتن مدرک ديپلم با معدل بالا را میيابند، و اينکه چگونه آنها در معتبرترين دانشگاههای آلمان میآموزند تا راه خود را به گونهای پيش بگيرند تا بعدها بهعنوان مهاجرين نمونه مورد بهرهبرداری و سوءاستفاده قرار نگيرند، از موضوعات مطروحه در این کتابند. و حال، روز نهم دسامبر برای اولینبار در شهر کلن از سه دیدگاه گوناگون و با سه صدای متمايز اين داستان بازگو خواهد شد. «ناخوانده» مانند یک رمان مهيج از جستجوی خانه و کاشانه، طلب آزادی و آرزوی پذيرش از سوی يک جامعه سخن میگويد.
معرفی و خوانش کتاب و سپس جلسهی پرسش و پاسخ، در رستوران «کونزوليوم» (Consilium) در کنار ساختمان تاريخی شهرداری کلن برگزار خواهد شد و گردانندهی اين برنامه ايزابل شايانی خبرنگار شبکه تلويزيونی آ.ار.د. و عضو انجمن ديوان میباشد.

کتاب از ديدگاه رسانهها:
اشپیگل: «دروغ امکان ترقی و پيشرفت برای هرکس. برای مدتی طولانی قرار بر اين بود که از کشور آلمان اخراج شوند، و امروز آنها مهاجرينی نمونه محسوب میشوند: اين سه برادر، مجتبی، مسعود و میلاد در سال ١٩٩٦ از ایران فرار کردند. آنها در کتاب خود توضيح میدهند که چگونه با وجود نقش بازدارندهی ادارات آلمانی، موفق شدند به دانشگاههای معتبر راه يابند – و چرا نمیخواهند از آنها بهرهبرداری و سوءاستفاده شود.»
راديو تلویزیون غرب آلمان (WDR): «مجتبی خوب میداند از دست دادن خانه و کاشانه به چه معناست. او و برادرانش، میلاد و مسعود سعدینام، در سالهای ١٩٨٠ در تهران بزرگ شدند. هنگامیکه مادرشان بهخاطر پخش اعلاميههای ممنوعه شناسايی میشود، تمامی خانواده باید پنهان میشدند. وی تصميم میگيرد با سه فرزند خود در سال ١٩٩٦، تنها همراه با یک چمدان از ايران فرار کند. بدون پول، بدون مدرک هويت و بدون تسلط به زبان آلمانی، بهطور غیرقانونی به آلمان میآيند. و بدین ترتيب سفر پر ماجرای آنها از ميان موانع بوروکراسی آلمانی آغاز میشود.»
راديو فرهنگ آلمان: «کابوس اداره مهاجرت. از اردوگاه پناهندگان تا به دانشگاه. دريافت بورس تحصيلی و اکنون تابعيت آلمان. اين برادران پناهجوی ایرانی، بهرغم موانع بسيار توانستند زندگی خود را در آلمان سر و سامان دهند. این موارد، که گوشههايی از راه بسیار طولانی و پیچیدهای است که آنها پشت سر گذاشتهاند، انگيزهی انتشار اين تجارب بهعنوان یک کتاب را فراهم ساختند.»
از اينجا میتوانيد بروشور برنامه را با فرمت پی.دی.اف. دانلود کنيد.