برنامهی تکميلی: فيلم و نمايشگاه عکس (فقط در شهر کلن)
زمان: جمعه ١١ اکتبر ٢٠١٣ – يکشنبه ١٣ اکتبر ٢٠١٣
مکان: فيلارمونی کلن | فيلمفوروم | اشتادت گارتن | مدرسه رقص لينديگ آرت
برنامه: در شهر کلن | در شهر هامبورگ
لينک برنامهی موسيقی: برنامهی موسيقی (فيلارمونی کلن، کلوب Mojo در هامبورگ و اشتادگارتن کلن)
نمايش فيلم در فيلمفوروم موزهی لودويگ
نه يک توهم
ايران ٢٠٠٩، ٨٥ دقيقه
ترنگ عابديان
– با حضور کارگردان –
فيلم مستند «نه يک توهم» با محوريت زندگی «سارا ناييني»، خوانندهی جوان موسيقی آلترناتيو، به دغدغههای جوانان اهل موسيقی و مسائل مربوط به آن، از جمله مشکلات معيشتی، برگزاری کنسرت، انتشار آثار موسيقی و حتی تمرين موسيقی در جامعهی ايران میپردازد.
سارا نائينی دختری ايرانی است که بهدنبال حادثهی افتادن از پشتبام شانس ستاره شدن در دنيای ژيمناستيک را از دست میدهد و اکنون سالهاست که به اميد ستاره شدن در دنيای موسيقی و آواز از هيچ تلاشی فروگذار نمیکند. جايگزينی يک رويا با رويايی ديگر. همچنين رويای نوازندگان و گروههای موسيقی متفاوت پاپ و راک ايران که بهدنبال مجوز اجرا و انتشار موسيقی خود به هر دری میزنند، بدون اينکه توهمی در کار باشد. در فيلم مستند «نه يک توهم» ترنگ عابديان، کارگردان مستقل جوان ايرانی طی شش سال، از ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۸، روايتگر اين دو تلاش موازی است.
شنبه ١٢ اکتبر ٢٠١٣ ساعت ١٥ در فيلمفوروم – کلن [video_lightbox_youtube video_id=“ipvuzcdxUzo&rel=0″ width=“640″ height=“480″ anchor=“(تيزر فيلم)“]
کيوسک، قصهی نسلی سوخته
ايالات متحده / ايران ٢٠١٢ / ٥٥ دقيقه
علا محسنی
– با حضور يکی از دست اندرکاران –
کارگردان فيلم علا محسنی در توصيف فيلمش چنين میگويد: «کيوسک، قصهی نسلی سوخته» همانطور که از نامش بر میآيد مستندی است درباره گروه موسيقی کيوسک، که البته خواستهام روايت گر نسل سوخته بعد از انقلاب هم باشد که خودم را هم شامل میشود، از اين منظر بهنوعی حديث نفس هم هست، و از منظری ديگر مروریست بر تاريخ سی و سه چهار سالهی اخير در قالب موسيقی و ترانههای کيوسک، تاريخی که لحظه لحظهاش را با عمر و جان و گوشت و استخوان ما سرشتهاند.»
شنبه ١٢ اکتبر ٢٠١٣ ساعت ١٧ در فيلمفوروم – کلن [video_lightbox_youtube video_id=“IYMz13_eFTw&rel=0″ width=“640″ height=“480″ anchor=“(تيزر فيلم)“]
صدای سکوت
انگليس / آلمان / ايران ٢٠٠٦
مستند / ٨٦ دقيقه / زيرنويس انگليسی
امير حمز / مارک لازارز
فيلم «صوت سکوت» صدای ديگريست از نسل جديد موسيقی ايران که از زير زمين خانهها جوانه زدند و حالا به جوانی رسيدهاند. تا چند سال پيش وقتی صحبت از موسيقی زيرزمينی میشد، آهنگها و ترانههايی به ذهن میآمد که با سبک و لحن متفاوتی خوانده میشد و مضامين آنها هم شنوندگانش را تحت تاثير قرار میداد و هم موافقان و مخالفان سرسختی داشت. خوانندگان اين موسيقی برای مردم کمتر شناختهشده بودند؛ ترانهها دستبهدست میچرخيد يا از طريق شبکهی اينترنت بهدست علاقهمندانش میرسيد. حالا پس از گذشت چند سال، خوانندگان و دست اندرکاران اين نوع موسيقی يا مثل گذشته در زيرزمين و پستوها کار میکنند يا برای ادامهی کارشان جلای وطن کردهاند و در کشوری ديگر مشغول ادامهی فعاليتشان هستند. فيلم «صوت سکوت» يا صدای سکوت دربارهی نسلی است که آغازگر موسيقی زيرزمينی هستند؛ موسيقی که بيشتر بهاصطلاح بهشکل «رپ» خوانده میشود و کلام و زندگی روزمرهی مردم حرف اول را میزند.«صوت سکوت» ساختهی مشترک امير حمز و مارک لازارز است. اين دو کارگردان در فيلم قصهی موسيقی راک و هيپ هاپ را در تهران دنبال میکنند و بهدليل محدوديتهايی که در توليد و پخش موسيقی در ايران وجود دارد، سر از زيرزمينها و جاهايی در میآورند که در توليد اين نوع موسيقی فعالاند.
يکشنبه ١٣ اکتبر ٢٠١٣ ساعت ١٢ در فيلمفوروم – کلن [video_lightbox_youtube video_id=“zmONH0sVX80&rel=0″ width=“640″ height=“480″ anchor=“(تيزر فيلم)“]
نمايشگاه عکس
در فيلارمونی کلن و اشتادت گارتن
موسيقی جريان زندگی را نظم میدهد. موسيقی پاسخ به طلب هارمونی از جهانی لجامگسيخته و تنها است. موسيقی را میتوان در جای جای شهر پيدا کرد. از جوانانی که با کمترين اميد به برگشت مالی کار میکنند بگير تا نواسازهای ميهمانیهای ممنوع زير سقفهای شهر و حتی دورهگردی که ساز آبا و اجداديش را بهدست گرفته و نوای سحرآميز زندگی را در رگ شهر جاری میکند اين مجموعه تلاشی است برای تصوير کشيدن گوشههايی از اين جريان که با ثبت لحظههايی از اين روند بیتوقف ميسر گرديده است.
روزبه روزبهانی متولد سال ١٣٥٩ در شهر تهران و دارای مدارک تحصيلی ليسانس گرافيک از دانشگاه تهران و ليسانس مديريت از دانشگاه پيامنور است. او فعاليتهای حرفهای خود را در حوزه عکاسی به شکلهای مختلفی همچون برگزاری نمايشگاه انفرادی در گالری شلمان با عنوان «سياه، همچون اعماق آفريقای خودم» در سال ١٣٩١، شرکت در نمايشگاه گروهیPixi در خانهی هنرمندان در سال ١٣٩١، مشارکت فعال در عکاسی اکوتوريستی و مردمنگارانه در کشورهای هند، لائوس، کنيا، تانزانيا، شرکت در نمايشگاه گروهی کلمبو در سريلانکا با موضوع طبيعت بکر و گردانندگی و ادارهی وبلاگ عکاسی بهنام عکسآباد مشتاقانه پيش برده است. تا کنون پنج سال میگذرد که او مشغول تدريس عکاسی، اديت و ويرايش است و همچنين با مجلات فرهنگی و هنری مختلفی همکاری میکند.
آرش عاشورینيا متولد سال ١٣٥٩ در شهر تهران است. او فعاليتهای حرفهای خود را با ورود به حوزهی عکاسی صنعتی و تبليغاتی در سال ١٣٧٩ آغاز کرد. اما راهاندازی فتوبلاگ «کسوف» در سال ١٣٨٣ برای او شروع تازهای در زمينهی عکاسی خبری و مستند اجتماعی بود. اين فتوبلاگ در سال ٢٠٠٥ برندهی جايزهی فتوبلاگيز و در سال ٢٠٠٦ برندهی جايزهی گزارشگران بدون مرز شد. همچنين، در حوزهی فعاليتهای مجازی علاوه بر فتوبلاگ کسوف، گردانندگی يک سايت عکاسی ديگر بهنام «آرشنيا» را نيز بر عهده دارد. برگزاری يک نمايشگاه عکس در لندن با موضوع «فيلترينگ اينترنت در ايران» و برگزاری دو نمايشگاه ديگر در ايران در کارنامهاش ثبت شده است. در حال حاضر هم بهعنوان عکاس آزاد با رسانههای ايرانی و بينالمللی همکاری میکند و مدرس عکاسی، عکاس حرفهای صنعتی و تبليغاتی و يکی از مديران سايت عکاسی (بزرگترين مرجع عکاسی بهزبان فارسی در ايران) است.
اين رقصنده و طراح رقص ایرانیتبار که بارها نقشهای برجستهای از اساطیر ایرانی را توسط رقص ايفا کرده است، و با اين اجراها دائماً مهمان تالارهای بزرگ در ایالات متحده یا کانادا بوده است، در چارچوب فستيوال «ايران، آوای امروز» در مدرسهی رقص لينديگ آرت يک «کارگاه رقص صوفی» برگزار میکند.
شنبه ١٢ اکتبر ٢٠١٣ ساعت ١١ در مدرسهی رقص لينديگ آرت – کلن